« خون با حسین پیمان ریختن بسته است ،
سر با حسین پیمان باختن» *
راز حسین را چه کسی درک می کند ؟
چه کسی می داند لب های ترک برداشته چقدر تشنه اند ؟ چه کسی می داند مشک تیر خورده چیست ؟ چه کسی می داند تیر سه شعبه چقدر بزرگتر از گلوی شش ماهه است ؟ چه کسی می داند دست بزرگ و صورت کوچک چه مفهومی دارد ؟ چه کسی می داند خواهر داغ دیده چه می کشد ؟ چه کسی می داند اذن جهاد دادن به فرزند چقدر سخت است ؟ چه کسی می داند شنیدن فریاد آخر برادر زاده چه دلی می خواهد ؟ چه کسی می داند سر بریده چرا بالای نیزه قرآن خواند ؟ چه کسی می داند حسین کیست ؟
آیا حسین جز قلب تپنده ی عاشقان است ؟
« گوش کن که چه خوش ترنّمی دارد در تپیدن : حسین ، حسین ، حسین ، حسین .
نمی تپد ، بل حسین حسین می کند . »*
آری ، حسین تپش قلبی است که ادامه خواهد یافت . حسین تفسیر عشق است ، حسین تصویر خداست ...
« یعنی نه اینچنین است که کربلا شهری در میان شهر ها باشد
و عاشورا روزی در میان روز ها ؛
زمین سراسر پهن دشت کربلاست و کربلا ما را به خود فرا می خواند . »*
کربلا کجاست و عاشورا چه زمانی است ؟
می گویند عاشورا روزی است که ده پیامبر با ده کرامت مورد تکریم الهی قرار گرفتند . خدایا ، در عاشورای حسین چند پیامبر را تکریم کردی ؟ چند پیامبر را سیراب عشقت کردی ؟ آری کربلای حسین تکریم گاه عشق بود ...
و هیچ فکر کرده ای که کربلا مقدس تر است یا مکه ؟ مکه وادی اسمائیل (ع) است و کربلا قربانگاه حسین . مکه را قدمگاه ابراهیم نشان دار کرد و کربلا را دستان ابوالفضل . مکه را زمزم سیراب کرد و کربلا را ... کربلا را هیچ چیز سیراب نکرد ...آری ! کربلا هنوز هم تشنه است ، تشنه ...
و صبح عاشورا هم طلوع کرد ...
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
* موارد ستاره دار سخنان شهید آوینی است